زیر آسمان خدا

زمین شناسی معدن اجتماع اقتصاد قرآن

زیر آسمان خدا

زمین شناسی معدن اجتماع اقتصاد قرآن

سوره مبارکه یوسف (قسمت سوم)

شاه یوسف را از زندان آزاد کرد وبه او گفت تو امروز مقامت معلوم شد نزد ما امین وصاحب منزلت خواهی بود.یوسف گفت مرا به خزینه داری مملکت قرار بده زیرا بر این کار داناام. اینچنین یوسف را در زمین قدرت دادیم وهرکس را بخواهیم به لطف خود مخصوص می گردانیم وپاداش نیکوکاران را ضایع نمی کنیم همانا پاداش آخرت بزرگتر است برای کسانی که ایمان آورده اند وتقوی پیشه کرده اند.برادران یوسف بر او وارد شدند او برادران را شناخت ولی برادران او را نشناختند.یوسف گفت شما برادر دیگری دارید گفتند یک برادر پدری ،گفت دفعه بعد او را با خود بیاورید من خواربار زیاد به شما عطا کردم و بهترین میزبان برای شما بودم واگر او را نیاورید دیگر به کشور من نیایید.گفتند تا بتوانیم پدرش را راضی می کنیم تا او را با خود بیاوریم.یوسف گفت متاع آنها را در بارهایشان قرار دهید تا بفهمند که غله بی عوض به آنها داده ایم شاید دوباره بازگردند.هنگامی که برگشتند گفتند ای پدر غله زیادی به ما داده نشد پس او (بنیامین)را با ما بفرست تا غله بیشتری بیاوریم وما مراقب او هستیم. پدر گفت آیا همینقدر در مورد این برادر مطمئن باشم که درباره یوسف بودم وخدا بهترین نگهبان است.
وهنگامی که بارها را گشودند متاع خودرا یافتندکه به آنها پس داده شده بود پدر را گفتند با این سرمایه به مصر می رویم ومراقب برادرمان هم هستیم وبار شتری بر این قوت کم که اکنون آورده ایم می افزاییم. یعقوب گفت تا به خداوند سوگند نخورید که او را برگردانید یا به قهر خدا هلاک شوید من هرگز بنیامین را با شما نخواهم فرستاد وچون قسم یاد کردند یعقوب گفت خدا بر قول ما آگاه است.یعقوب به پسران گفت من سفارش می کنم هنگامی که وارد شهر می شوید هر کدام از یک در وارد شویداز خدا هیچ چیز شما را بی نیاز نمی کند همانا فرمانروای عالم جز خدا نیست بر او توکل می کنم و باید صاحبان مقام توکل هم بر او اعتماد کنند.چون آنها به مصر رسیدند به طریقی که پدرشان گفته بود وارد شهر شدندالبته چیزی از خدا آنها را بی نیاز نکرد فقط غرضی در دل یعقوب بود که ادا گردید زیرا ما او را به وحی خود علم آموختیم لیکن اکثر مردم نمی دانند.و هنگامی که بر یوسف وارد شدند برادر خود (بنیامین)را به کنار خویش جای داد وبه او گفت آن برادری که از فراغش می سوختی منم همانا بر آنچه برادران یوسف کردند محزون نباش.
هنگامی که برادران بارها را بستند یوسف به طور پنهانی جام زرین شاه را در بار بنیامین قرارداد.چند لحظه بعدغلام فریاد زدشما همانا دزدید.آنها گفتند مگر چه چیزی از شما گم شده است.گفتند جام ناپیداست وهر که آن را پیدا کند یک بار شتر طعام ضمانت می کنم.برادران گفتند به خدا سوگند شما به خوبی حال ما را فهمیده اید که برای فساد اینجا نیامده ایم. گفتند جزای کسی که دروغ بگوید چیست؟گفتند آن است که به بندگی گرفته شود.مامور بارها را جستجو کرد وآن را در بار بنیامین یافت.
این تدبیر را ما به یوسف آموختیم که در آیین ملک این نبود که او را به گرو بگیرد جز آنکه خدا بخواهد و ما که خدای جهانیم هر که را بخواهیم به مراتب عالی می رسانیم تا مردم بدانند فوق هر دانشمندی دانشمند دیگری است.برادران گفتند اگر این دزدی کرده برادرش هم قبل از این دزدی کرده یوسف چون اتهام دزدی را شنید باز قضیه را در دل پنهان کرد و گفت شما مردم بسیار بدی هستید و خدا بر هر آنچه نسبت می دهید آگاهتر است.برادران گفتند ای عزیز مصر او را پدری پیر است لطفی کن ویکی از ما را به جای او بگیر.

تاریخ زندگی انبیاء

سوره مبارکه صافات
هدف از این مطلب بیشتر بیان داستانهای زندگانی پیامبرانی است که در این سوره آمده است وترجمه آیات مرتبط هم آورده شده است .ان شاء الله حق مطلب ادا شود.
در ابتدای سوره خداوند کریم به (صف زدگان که صف آرایی کردند ومنع وزجرکنندگان وتلاوت کننده گان )قسم می خورد.سپس می آید هماناخدای شما خدای واحد است وخدای آسمانها وزمین وهرچه در آن ومشارق است .درادامه ما را به تفکر در مورد ستاره ها یاداوری می کندواینکه زنده کردن دوباره انسانها از آفرینش آسمانهاو.. مشکلتر نیست.بعد آمده که عده ای انکار میکنندسپس پشیمانی کافران در روز قیامت آمده درباره وضعیت مومنان و کافران در روز قیامت آمده است.
از آیه 75 به بعد بیشتر تاریخ پیامبران امده ابتدا نوح (ع) آمده آیا ما نوح و قومش را از سختی بزرگ نرهاندیم ونژاد او را در زمین باقی نگذاشتیم.درادامه آمده ابراهیم از پیروان نوح بود واز جانب خدا با قلبی پاک آمد وقوم او بت پرست بودند واو گفت شما چرا بتهایی که خود ساخته اید می پرستید وبتها را در هم شکست و وقتی بت پرستان فهمیدند گفتند در آتشی بزرگ او را می سوزانیم وآتش برای ابراهیم گلستان شد و ابراهیم گفت من به سوی خدا می روم خدا به او فرزندی عطا کرد و بعد در خواب دید که خدا به او فرمان داده که فرزند خود( اسماعیل) را قربانی کند وهنگامی که ابراهیم مشغول اجرا فرمان شد از جانب خدا فرمان آمدتو حقیقت عالم رویا را انجام دادی و از آزمایش موفق بیرون آمدی وسپس ذبحی از جانب خدا فرستاده شدوبعد مژده فرزندی دیگر(اسحق) به ابراهیم داده می شود که او نیز از پیامبران بود.
و منت نهادیم بر موسی و هارون و قومش و از سختی رهانیدیم آنها راو کتاب تورات روشن بیان ، را به آنها عطا کردیم.بعد الیاس ولوط ،آمده که از فرستادگان ما بودند .
یونس هم از فرستادگان بود وهنگامی که سوار کشتی شدند چون کشتی سنگین بود قرعه انداختند که عده ای از کشتی بیرون روند قرعه به نام یونس افتاد ماهی دریا او را در کام خود گرفت واو را در خشکی به سلامت رساند و خداوند گفت اگر او عبادت مرا نمی کرد تا قیامت در داخل شکم ماهی می ماند.در خشکی در حالی که بیمار بود بر او درخت کدو رویانیدیم واو را بر قومی به تعداد 100000نفر به رسالت فرستادیم.چون آن قوم ایمان آوردند نعمت فراوانی بر آنها فرستاده شد.ان قوم دختران را فرزند خدا وپسران را فرزند خود می پنداشتند .خدا درآیه 150به بعد این جهل آنها را یادآور شده و آیه 150 آمده هنگام خلق فرشتگان زنان شاهد آن بودند.در ادامه در مورد فرشتگان آمده که آنها دائما در حال ستایش خداوند هستند و دارای جایگاه ثابتی اند.این سوره با سلام بر مرسلین و ستایش خدا خاتمه می یابد.
چند آمار از تعداد تکرار اسامی پیامبران در قرآن:
حضرت نوح (ع):33بار محمد 4 بار ابراهیم 60 بار اسماعیل 12 بار هود 4 بار