سوره مبارکه یوسف (قسمت دوم)

هر دو به طرف در دویدند زن پیراهن یوسف را گرفت وپیراهن از پشت پاره شد ودر این حال ناگهان شوهر زن رسید زن گفت سزای کسی که با اهل تو قصد بد کند جز این است که زندانی شود یا به عقوبت سخت کیفر شود. یوسف گفت این زن خود با من قصد مراوده کرده وبر راستی دعویش شاهدی گواهی داد اگر پیراهن از پشت پاره شده باشد یوسف راست میگوید وگرنه زن.
مرد چون پیراهن را دید رو به زن کرد وگفت این از مکر وحیله شما زنان است ومکر و حیله شما (زنان) بزرگ است.مرد یوسف را گفت این موضوع را پنهان کن وزن را گفت از گناه خودت توبه کن وهمانا تو از خطاکارانی.
زنان مصر آگاه شدند و زلیخا را ملامت کردند که زن عزیز مصر قصد مراوده با غلام خود را داشته و حب یوسف او را شیفته خود کرده وهمانا ما او را در گمراهی آشکار می بینیم .
چون زلیخا این ملامتها را شنید از آنها دعوت کرد و مجلسی بیاراست و برای هر یک تکیه گاه وبالشی گذاشت و به هر یک ترنجی و کاردی داد یوسف بر مجلس در آمد و زنان به جای ترنج دستان خود را بریدند وگفتند این نه آدمی بلکه فرشته حسن و زیبایست.زلیخا گفت بله این غلامی بود که من با او بنای مراوده گذاشتم و او عفت ورزید و اگر از این پس خواهش مرا رد کند زندانی می شود و خوار و ذلیل می گردد.
یوسف گفت خدایا زندان برای من بهتر از این کار زشت است و خدا دعای او را استجابت کرد و مکر زنان را از او دور کرد وبا وجود بی گناهی یوسف مدتی زندانی شد.در زندان دو جوان با او بودند یکی از آنها گفت من در خواب می دیدم که انگور می فشردم و دیگری گفت من هم در خواب دیدم که طبقی از نان می بردم و پرندگان آسمان از آن می خوردند ما را از تعبیر این خواب آگاه کن که تو از نیکو کاران و دانشمندان هستی.یوسف گفت قبل از اینکه طعام بیاید و شما بخورید من شما را از تعبیر خوابتان آگاه می کنم این علم را خدا به من عطا فرموده زیرا من آیین قومی که به خدا ایمان ندارند و به روز قیامت اعتقاد ندارند را ترک گفتم.
و از آیین پدرانم ابراهیم واسحق و یعقوب پیروی کردم و چیزی با خدا شریک نکردم واین از فضل وبخشش خداست لیکن اکثر مردم شکر نمی کنند.گفت ای دو رفیق آیا خدایان بی حقیقت متفرق بهترند و در نظام خلقت موثرتر یا خداوند یکتای قهارو...
گفت ای دو رفیق یکی از شما ساقی شراب شاه می شود و دیگری به دار آویخته می شود ومرغان هوا از مغز سر او می خورند این قضای الهی در مورد شماست.یوسف به فردیکه اهل نجاتش یافت گفت تو مرا نزد شاه یاد کن که من بیگناهم وچون یوسف یاد خدا را فراموش کرد چند سال دیگر در زندان محبوس بماند.
پادشاه در خواب دید که هفت گاو لاغر هفت گاو چاغ را خوردند و هفت خوشه خشک هفت خوشه سبز را نابود کردند گفت ای بزرگان مرا از تعبیر این خواب اگر علم خواب دارید آگاه گردانید. گفتند این خواب پریشان است و تعبیر آن را نمی دانیم.فردیکه از زندان نجات یافته بود گفت مرا نزد یوسف فرستید تا از تعبیر خوابتان آگاه سازم. یوسف چنین تعبیر کرد که هفت سال فراوانی نعمت پیش می آیید شما در این هفت سال خوشه ها را درو کنید و همه آنها را به جز اندکی که برای قوت است با خوشه در انبارنگهداری کنید و در هفت سال خشکسالی استفاده کنید.
چون فرستاده آمد یوسف گفت بازگرد و شاه را از قول من بازپرس چه شد که تمام زنان مصری دست خود را بریدند.عزیز مصر زنان را گفت حقیقت حال خود را که خواهان مراوده با یوسف بودید را بازگویید زنان اقرار کردندو زلیخا گفت من همانا به واسطه هوای نفس عزم مراوده داشتم البته او(یوسف) راستگوست.
یوسف گفت من خواستم عزیز مصر بداند من در نهان به او خیانت نکرده ام و خدا خیانتکاران را با مکر و خدعه به مقصود نمی رساند.

رونالدینیو

رونالدینیو : جام 2006 جام برزیل خواهد بود


Ronaldinho
خبرگزاری موج آلمان (Deutsche Welle) مصاحبه ای را با بهترین بازیکن فوتبال جهان، رونالدینیو (Ronaldinho) انجام داده که در زیر متن ترجمه شده آنرا می خوانید:

موج آلمان: تب جام جهانی فوتبال، آلمان و برزیل را فرا گرفته، آیا این تب شما را هم تحت تاثیر قرار داده؟
رونالدینیو: فکر کنم این تب تمام جهان را تحت تاثیر خود قرار داده. هرکسی از حالا منتظر شروع جام است. به عقیده من این غیر ممکن است بگوییم یک علاقمند فوتبال به جام جهانی فکر نمی کند.

موج آلمان: انتظارات کلی شما از جام جهانی آلمان چیست؟
رونالدینیو: از آنجایی که من قبلا یکبار در این رویداد شرکت کرده ام، به ابعاد و اهمیت این جام آشنا هستم. در مورد نحوه برگزاری این تورنمنت، معتقدم که خیلی خوب سازماندهی خواهد شد. من تابستان گذشته در جام کنفدراسیونها شرکت کردم –که خیلی خوب سازماندهی شده بود- این جام جهانی کوچکی بود که بعنوان تمرین برای جام اصلی برگزار می شد.

موج آلمان: کارلوس آلبرتو پرییرا (Carlos Alberto Parreira)، مربی تیم ملی برزیل معتقد است که جام جهانی 2006، جنگی برای تمام تیمها برابر تیم برزیل خواهد بود، به نظر شما چه تیمی در این جام می تواند حریفی سخت برای شما تلقی شود؟
رونالدینیو: به نظر من، تمام بازی ها از اولین بازی تا آخرین آنها سخت و پیچیده خواهد بود. در مرحله اول، صعود از مرحله گروهی بسیار مشکل خواهد شد، چون هر تیمی هدف اصلیش را شکت دادن برزیل می داند. و این باعث می شود تا تیمها انگیزه ای اضافه تر داشته باشند. من فکر می کنم تمام حریفان برای ما تا حد یکسان سخت و دشوار باشند.

موج آلمان: چه تیمی از همگروهان برزیل (کرواسی، استرالیا و ژاپن) برای این تیم حریفی جدی محسوب می شود؟
رونالدینیو: تمام سه تیم باید حریفی جدی برای ما بشمار روند. چون هر سه آنها دشوار و سخت بازی می کنند و با بازی های خوب خود موفق شدند تا به مراحل پایانی جام راه پیدا کنند.

موج آلمان: به نظر شما، آلمان می تواند انتقام فینال جام جهانی 2002 را در این جام از برزیل بگیرد؟
رونالدینیو: (با خنده) امکانش هست. هیچ کس نمی داند چه پیش خواهد آمد. من خیلی دلواپس این موضوع نیستم که با چه تیمی بازی خواهیم کرد. چیزی که برای من اهمیت دارد، رسیدن به فینال و قهرمانی جام است. این هدف ماست. ما خیلی روی حریفانمان تمرکز نمی کنیم، بلکه سعی می کنیم تا برروی تیم خود این تمرکز را داشته باشیم.

موج آلمان: چه تفاوتی بین تیم برزیل 2002 با برزیل امروزی وجود دارد – به غیر از مربی و برخی از بازیکنان؟
رونالدینیو: انگیزه متفاوت است. کسی که جام 2002 را برنده شده، می داند که چطور می شود جام بعدی را تصاحب کرد و بهمین خاطر از انگیزه بیشتری برخوردار است. بازیکنی هم که تا به حال در جام جهانی شرکت نکرده، انگیزه بسیار بالایی دارد که جام را برنده شود. وقتی این دو نوع بازیکن در کنار هم قرار گیرند بازی جالب و جذابی را مشاهده خواهید کرد. پس می بینید که در اینجا انگیزه ها متفاوتند، که این باعث می شود تیمی متفاوت را از برزیل نسبت به تیم 2002 آن ببینیم.


رونالدو با هشت گل، آقای گل جام 2002 شد
موج آلمان: چه نظری درمورد انتقاداتی که به تازه گی به هم تیمی شما یعنی رونالدو شده دارید؟
رونالدینیو: به نظر من او بازیکنی در سطح خودش است. بازیکنی که آخر هفته ها نقش خود را ایفا می کند، بازیکنی که مستحق کمی احترام و یا حداقل آرامش بیشتر است. اما برای تیم ما او بازیکنی مناسب است چون می تواند انگیزه ای بالا به ما دهد. و من معتقدم که او در جام نامی از خود بجا می گذارد.

موج آلمان: در دوسال گذشته شما به عنوان بهترین بازیکن جهان شناخته شدید. اخیرا شما گفته اید که توپ "دوست دختر" شماست، و هیچ چیز به اندازه بازی کردن فوتبال شما را خوشحال نمی کند. این موضوع واقعا حقیقت دارد که چیزی به اندازه فوتبال برای شما جذاب نیست؟ چه اتفاقی می افتد اگر در یک بازی شکست بخورید؟
رونالدینیو: باخت بسیار ناراحت و ناامید کننده خواهد بود. شما یک هفته تمرین می کنید، تمام انرژیتان را صرف می کنید، و در آخر با یک شکست همه اهداف شما پایمال می شوند. من همیشه گفته ام که توپ دوست دختر من است و تا وقتی که فوتبال بازی می کنم همین را خواهم گفت. در زندگیم چیزهای جذاب و جالبی نیز وجود دارد، ولی زمانی که با توپ بازی می کنم، او دوست دختر من است و من با او با لطافت رفتار می کنم.

موج آلمان: طرفداران بارسلونا معتقدند که شما جادو را دوباره به ورزشگاه برگرداندید. این ارتباط و نزدیکی بین شما و تماشاچیان چطور بدست آمده؟
رونالدینیو: من حقیقتا در بارسلونا احساس راحتی و در خانه بودن می کنم. من اینجا طوری فوتبال بازی می کنم که انگار در حیاط خانه ام جلوی اعضای خانواده بازی می کنم. خانواده من اینجا شامل 100 هزار نفر می شود. چیزی بهتر از این نیست که قلب 100 هزار نفر را بدست بیاورید و آنها را خوشحال کنید.


اتوو بعد از شنیدن شعارهای نژادپرستانه، قصد ترک بازی را داشت
موج آلمان: اما در فوتبال لحظات ناخوشایند هم وجود دارد. در هنگام بازی برابر زارگوزا، هم تیمی شما، ساموئل اتوو (Samuel Eto’o) می خواست بازی را به خاطر شعارهای نژادپرستانه ای که ضد آن داده می شد ترک کند. درباره مشکل نژادپرستی در فوتبال چه نظری دارید؟
رونالدینیو: این موضوع مسئله نا خوشایندی است. ما سعی می کنیم تا نشان دهیم این موضوع راه و روشی اشتباه است. و امیدواریم که هر چه زودتر پایان این مشکل را ببینیم. اتفاقی که برای اتوو در بارسلونا افتاد برای ما خیلی ناراحت کننده بود. موضوع مهم اینست که طرفداران فوتبال برای سرگرمی و لذت وارد استادیوم شوند و با رضایت آنرا ترک کنند. تمام انسانها با هم برابرند، بی اهمیت به اینکه رنگ پوستشان چه رنگی است، از چه قومی هستند و یا مسائلی از این قبیل.

موج آلمان: با 26 سال سن، شما تقریبا به تمام افتخارات فوتبال دست یافته اید. شما دو مرتبه به عنوان بهترین بازیکن فوتبال برگزیده شده اید، در یکی از بهترین باشگاه های جهان بازی می کنید و قهرمانی جام جهانی را نیز تجربه کرده اید. این موضوع را به کار، سرنوشت یا شانس نسبت می دهید؟
رونالدینیو: آنرا به هرچیزی نسبت می دهم. شما باید کمی شانس داشته باشید، سخت کار کنید، و من فکر می کنم وقتی آدم کارش را خوب انجام دهد، شانس هم همراهش باشد و خودش هم انتظار داشته باشد که همه چیز خوب پیش رود آنگاه همه چیز برایش خوب اتفاق می افتد.

موج آلمان: جام جهانی 2002 جام جهانی رونالدو بود. جام جهانی 2006 جام جهانی رونالدینیو خواهد شد؟
رونالدینیو: من فکر می کنم، این جام، جام برزیل خواهد بود. من بفکر مشهور کردن خودم نیستم. من در واقع سعی دارم خودم را بالا برم و بهترین باشم تا برزیل جام را برنده شود.

سوره مبارکه یوسف (قسمت اول)

این سوره 111آیه دارد .تاریخ زندگی حضرت یوسف آمده که بسیار قابل تامل است وزیبا وجالب بیان شده است.
در ادامه آیه آیه ترجمه این سوره را می آورم به صورتی که روانی ترجمه و مفاهیم حفظ شود.
ابتدا سوره تاکید می شود که این آیات کتاب مبین است.بعد دلیل عربی بودن قرآن را تعقل کردن در آیات بیان شده است.در آیه سوم آمده ما برای شما بهترین قصص را در قرآن اورده ایم که قبل از این از آن آگاهی نداشتید.داستان زندگی حضرت یوسف از آیه 4 آمده وبه این صورت شروع میشود که حضرت یوسف به پدرش می گوید که من در خواب دیدم که 11 ستاره وخورشید وماه بر من سجده می کردند .پدر به فرزند می گوید که این خواب را برای برادران خود تعریف نکن زیرا بر تو مکر و حسد خواهند برد.تعبیر خواب تو این است خدا به تو علم تاویل خواب بیاموزد و لطفش را در حق تو و قومت مانند پدرانت ابراهیم و اسحق تمام گرداند.برادران یوسف از این که یوسف ویکی دیگر از برادرانشان (بنیامین)نزد پدرشان محبوبتر بودند حسد ورزیدند. باید یوسف را بکشیم یا در دیار دوری بیفکنیم تا توجه پدر به ما بیشتر شود بعد توبه می کنیم.
بعد تصمیم بر آن شد که در چاهی سر راه کاروانها قرارش دهند. سراغ پدر رفتند گفتند یوسف را فردا با ما به صحرا بفرست تا در چمنها و مراتع بازی کنیم و ما البته مراقب یوسف هستیم.پدر گفت می ترسم از او غافل شوید وطعمه گرگ شود.گفتند ما چند مرد نیرومند با اوییم.
روز بعد یوسف را طبق نقشه قبلی در چاه قرار دادند ودر این حال خدا به او وحی کرد روزی برادران را به کار بدشان آگاه می سازی که آنها مقام تو را نمی توانند درک کنند.برادران گریه کنان پیش پدر رفتند و گفتند گرگ یوسف را خوردهر چند شما باور نمی کنید.پیراهن یوسف را به خون آلوده کردند وپیش پدر بردند پدر گفت این کار زشت را نفس برای شما زیبا جلوه داده وصبربر مصیبت زیباست وخدا یاری دهنده من است.
کاروانی از کنار چاه عبور می کرد دلو خود را برای برداشتن آب انداختند و یوسف بالا آمد .برادران یوسف که مراقب بودند گفتند این غلام ماست و یوسف را به بهای اندکی فروختند.
عزیز مصر که او را خریداری کرد به زن خود گفت مقام او را گرامی بدار امید است به ما نفعی برساند یا او را به فرزندی برگیریم.واینچنین یوسف را در زمین تمکین کردیم علم تعبیر خواب را به او یاد دادیم و چون بزرگ شد حکمت و علم به او عطا کردیم واینچنین ما نیکو کاران را پاداش می دهیم.
یوسف نظر بدی با اهل خانه نداشت ولی بانوی خانه به واسطه نفس با او بنای مراوده گذاشت وگفت من برای تو آماده ام یوسف گفت پناه می برم به خدا، خدا هرگز ستمکاران را رستگار نمی کند.در ادامه زن اصرار زیاد کرد واگر لطف خاص خدا نبود او به واسطه میل طبیعی گمراه می شد .